loading...
اس ام اس
آخرین ارسال های انجمن
امیر بازدید : 485 شنبه 06 مهر 1392 نظرات (0)

داستان های عاشقانه مهر92

 
استاتوس های جدید و تازه به سلامتی مهر92
 

طبق معمول مامانم بابامو صدا زد که بیاد دره شیشه سس رو باز کنه ؛ پدرم بعد از کلی کلنجار رفتن نتونست در شیشه سس رو باز کنه … مادرم منو صدا زد و منم خیلی راحت درش رو باز کردم و به بابام گفتم : اینم کاری داشت ؟؟؟

امیر بازدید : 517 چهارشنبه 17 آبان 1391 نظرات (0)

داستان عشقولانه بسیار زیبای (گل سرخ)

http://smsaks.ir

داستان عاشقانه "گل سرخ" - www.smsaks.ir

” جان بلانکارد ” از روی نیمکت برخاست لباس ارتشی اش را مرتب کرد و به تماشای انبوه مردم که راه خود را از میان ایستگاه بزرگ مرکزی پیش می گرفتند مشغول شد . او به دنبال دختری می گشت که چهره او را هرگز ندیده بود اما قلبش را می شناخت دختری با یک گل سرخ . از سیزده ماه پیش دلبستگی‌اش به او آغاز شده بود. از یک کتابخانه مرکزی در فلوریدا, با برداشتن کتابی از قفسه ناگهان خود را شیفته و مسحور یافته بود, اما نه شیفته کلمات کتاب بلکه شیفته یادداشتهایی با مداد, که در حاشیه صفحات آن به چشم

 

متن کامل در ادامه مطلب....

sahar بازدید : 513 دوشنبه 08 آبان 1391 نظرات (1)

smsaks.ir dastan kootah داستان کوتاه عاشقانه ژاله و منصور

امروز روز دادگاه بود ومنصور میتونست از همسرش جدا بشه.منصور با خودش زمزمه کرد چه دنیای عجیبی دنیای ما. یک روز به خاطر ازدواج با ژاله سر از پا نمی شناختم وامروز به خاطر طلاقش خوشحالم.

ژاله و منصور ۸ سال دوران کودکی رو با هم سپری کرده بودند.انها همسایه دیوار به دیوار یگدیگر بودند ولی به خاطر ورشکسته شدن پدر ژاله، پدر ژاله خونشونو فروخت تا بدهی هاشو  بده بعد هم آنها رفتند به شهر خودشون. بعد از رفتن انها منصور چند ماه افسرده شد. منصور بهترین همبازی خودشو از دست داده بود.

بقیه داستان در ادامه مطلب…

sahar بازدید : 440 پنجشنبه 04 آبان 1391 نظرات (0)

smsaks.ir dastan kootah داستان کوتاه عاشقانه علی و مهناز

پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم…ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم

سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود…اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به

وضوح حس می کردیم…

می دونستیم بچه دار نمی شیم…ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از

ماست…اولاش نمی خواستیم بدونیم…با خودمون می گفتیم…عشقمون واسه یه

زندگی رویایی کافیه…بچه می خوایم چی کار؟…در واقع خودمونو گول می زدیم...

هم من هم اون…هر دومون عاشق بچه بودیم…

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2721
  • کل نظرات : 473
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 2762
  • آی پی امروز : 176
  • آی پی دیروز : 162
  • بازدید امروز : 2,479
  • باردید دیروز : 1,358
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,479
  • بازدید ماه : 22,572
  • بازدید سال : 182,896
  • بازدید کلی : 11,894,791
  • test