اشعار زیبای اربعین حسینی سال 92
نازم آن کشته که از خون گلو
تاج سازد و نهد بر سر خویش
نازم آن مرد بزرگی که ز روی شفقت
آتشی داده به ما و شده خاکسترِ خویش
نازم او را که همه از کرمش بهره برند
قاتلش نیز ستانده زِ وی انگشترِ خویش
نازم آن کس که کند حکم به رفتارش عشق
بر سر نیزه نهاده است همی منبرِ خویش
نازم آن مرد که جای همه ی “دین بازان”
کرده “جان بازی” و سر باخته با پیکرِ خویش
پوریا ناز کند بر همه عالم اکنون
که گزیده است حسین بن علی سرورِ خویش
.